loading...
عاشقانه های امیروالا
و شکستم، و دويدم، و فتادم

 

و شکستم ، و دويدم ، و فتادم


درها به طنين هاي تو وا کردم.
هر تکه نگاهم را جايي افکندم، پر کردم هستي ز نگاه.
بر لب مردابي،
پاره ي لبخند تو بر روي لجن ديدم، رفتم به نماز.
 در بن خاري،
ياد تو پنهان بود،
برچيدم،
پاشيدم به جهان.

بر سيم درختان زدم اهنگ زخود روييدن،
و به خود گستردن.

و شياريدم شب يک دست نيايش،
افشاندم دانه ي راز.

و شکستم آويز فريب.

و دويدم تا هيچ.
و دويدم تا چهره ي مرگ،
تا هسته ي هوش.
و فتادم بر صخره ي درد.
از شبنم ديدار تو تر شد انگشتم،
لرزيدم.

وزشي مي رفت از امنه اي،
گامي همراه او رفتم.

ته تاريکي،
تکه ي خورشيدي ديدم،
خوردم،
و ز خود رفتم،
و رها بودم

و شکستم، و دويدم، و فتادم

 

و شکستم ، و دويدم ، و فتادم


درها به طنين هاي تو وا کردم.
هر تکه نگاهم را جايي افکندم، پر کردم هستي ز نگاه.
بر لب مردابي،
پاره ي لبخند تو بر روي لجن ديدم، رفتم به نماز.
 در بن خاري،
ياد تو پنهان بود،
برچيدم،
پاشيدم به جهان.

بر سيم درختان زدم اهنگ زخود روييدن،
و به خود گستردن.

و شياريدم شب يک دست نيايش،
افشاندم دانه ي راز.

و شکستم آويز فريب.

و دويدم تا هيچ.
و دويدم تا چهره ي مرگ،
تا هسته ي هوش.
و فتادم بر صخره ي درد.
از شبنم ديدار تو تر شد انگشتم،
لرزيدم.

وزشي مي رفت از امنه اي،
گامي همراه او رفتم.

ته تاريکي،
تکه ي خورشيدي ديدم،
خوردم،
و ز خود رفتم،
و رها بودم

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    تا حالا عاشق شدی....اگه شدی چطور میبینی؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 49
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 14
  • بازدید سال : 53
  • بازدید کلی : 8,662